دانشگاهی که ماستمالی شد
بروجرد شهری است که به "زادگاه فرزانگان" و "شهر فرهنگ و اندیشه" شهرت یافته است و دارای سابقه فرهنگی طولانی است. با وجود گذشت بیش از 80 سال از گشایش نخستین دانشگاه ایران و علیرغم وجود نزدیک به 150 دانشگاه و موسسه آموزش عالی دولتی در کشور، و نیز به رغم تاسیس دانشکده ها و دانشگاههای وابسته به وزارتخانه های علوم و بهداشت در بسیاری از شهرهای کوچکتر، متاسفانه به دلایل نامعلومی هیچگاه بروجردی ها شاهد گشایش یک دانشگاه دولتی در این شهر نبوده اند و این خواسته همواره در صدر درخواستهای مردم این شهر از دولتمردان پس از انقلاب قرار داشته است. استعداد تحصیلی بالای دانش آموزان و اشتیاق خانواده های بروجردی به فراگیری دانش باعث شده تا در سالهای گذشته دانش آموزان بروجردی همواره درصد بالایی از قبولی کنکور را به خود اختصاص دهند و دانشگاههای مختلف کشور پذیرای دانشجویان بروجردی فراوانی باشد. همین نکته ضرورت تاسیس دانشگاههای دولتی را در بروجرد دو چندان نموده است.
خبر خوش در این زمینه در اسفندماه 1385 در سفر رئیس جمهور، آقای احمدی نژاد به بروجرد داده شد و تاسیس یک دانشگاه دولتی با نام دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی در صدر مصوبات هیات دولت در مورد بروجرد قرار گرفت. در اواخر مهرماه 1386 خبر گشایش دانشکده آیت الله بروجردی به روی خبرگزاریها رفت. نکته مثبت در این خبر خوشقولی رییس جمهور و هیات دولت در تاسیس دانشگاه دولتی در بروجرد بود و بالاخره بعد از سالیان دراز بروجرد نیز صاحب دانشکده ای (و نه دانشگاهی) دولتی شد.
"به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دانشكده علوم انساني آيت الله العظمي بروجردي با مجوز رسمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري زير نظر دانشگاه علامه طباطبايي در شهرستان بروجرد تاسيس شد. این دانشکده با توجه به تخصصي بودن دانشگاه علامه طباطبايي در حوزه علوم انساني و با توجه به نيازهاي منطقه براي راه اندازي دانشگاه، با هدف برآورد نمودن نيازهاي آموشي و رشد فرهنگ عمومي و همچنين امكان اعطاي فرصت تحصيلي به جوانان اين شهرستان زير نظر دانشگاه علامه طباطبايي راه اندازي شد. اين دانشكده در حال حاضر داراي سه گروه آموزشي حقوق، اقتصاد و پژوهشگري اجتماعي است كه در سال تحصيلي جديد از طريق تكميل ظرفيت كنكور نسبت به جذب 30 نفر دانشجوي روزانه در رشته حقوق اقدام كرده است. لازم به ذكر است، اين دانشكده هشتمين دانشكده دانشگاه علامه طباطبايي و اولين دانشكده اين دانشگاه است كه در خارج از تهران راهاندازي و تاسيس ميشود." ایسنا 29/07/1385
هرچند گشایش این دانشکده جای شادمانی و قدردانی دارد اما چند نکته در این خصوص جای تامل دارد:
یک. وجود یک دانشگاه جامع با تشکیلات آموزشی و پژوهشی آن، علاوه بر ایجاد فرصت تحصیل، زمینه اشتغال زایی و تحرک اقتصادی منطقه را فراهم می کند. نمونه بارز آن دانشگاه آزاد بروجرد است که علیرغم تمام کاستی ها، باز هم در شکوفایی و رونق اقتصادی منطقه کم اثر نبوده است. در حالی که یک دانشکده اصولا فاقد چنین تاثیری است و مطمئنا با توجه به کوچک بودن حد و اندازه های یک دانشکده نمی توان تغییری در وضعیت اقتصادی منطقه مشاهده کرد.
دو. یک دانشگاه جامع شامل امکانات پژوهشی، کتابخانه ها، بیمارستان، آزمایشگاهها و خدمات دیگری است که سود آنها مستقیم و غیر مستقیم به مردم منطقه می رسد. ارتباط با صنعت و کشاورزی و کمک به نهادهای دولتی در بهبود خدمات از راه پژوهش، از بارزترین خدمات اجتماعی و فرهنگی یک دانشگاه است که متاسفانه با توجه به تفاوت ماهیتی دانشگاه و دانشکده، چنین فرایندی از یک دانشکده انتظار نمی رود.
سه. دانشگاه علامه طباطبایی چنانچه در خبر نیز آمده در حوزه علوم انسانی فعالیت دارد. هرچند تمامی رشته های تحصیلی به نوبه خود محترمند اما گشایش یک دانشکده و حتی دانشگاه علوم انسانی دردی از دردهای بروجرد و لرستان را دوا نخواهد کرد. با توجه به ظرفیت بالای کشاورزی منطقه سیلاخور و نیز با در نظر گرفتن اینکه بروجرد قطب صنعتی استان به حساب می آید وجود رشته های فنی، مهندسی و کشاورزی در منطقه از اولویت بیشتری برخوردار است که با توجه به ساختار دانشکده آیت الله بروجردی و دانشگاه مادر آن، باید فاتحه توسعه اقتصادی و کشاورزی را در منطقه خواند. همچنین نظر به تراکم بالای جمعیت و وجود کارخانه های داروسازی، رشته های علوم پزشکی نیز می توانند از بالندگی زیادی در منطقه برخوردار باشند حال آنکه در آینده شاهد رشته هایی چون ادبیات، تاریخ، معارف و دیگر رشته های علوم انسانی خواهیم بود.
چهار. دانشگاه آزاد بروجرد بیش از دو دهه است که بویژه در رشته های علوم انسانی تعداد زیادی فارغ التحصیل به منطقه سرازیر کرده است به گونه ای که بازار کار این رشته ها در منطقه مدتهاست اشباع شده و دیپلمه های بیکار بروجردی تبدیل به لیسانسه های بیکار با مدارک علوم انسانی، ادبیات و زبانهای خارجی شده اند. تاسیس یک دانشکده دیگر علوم انسانی آن هم با بودجه دولتی تنها اتلاف بیت المال و افزودن به تعداد دانش آموختگان بیکار منطقه است.
پنج. وجود دانشکده ای کوچک بدون ساختار آموزشی و اداری مستحکم همواره متزلزل خواهد بود بویژه که رشته های آن فاقد جذابیت و پویایی لازم باشند. نمونه آن هم دانشکده پیام نور بروجرد است که تقریبا به زوال و تعطیلی کامل کشیده شد.
به هرحال، هرچند خبر گشایش دانشکده علوم انسانی آیت الله بروجردی، برای مردم فرهنگدوست بروجرد خبری شادی بخش است اما نگاهی دقیق تر به مساله دورنمایی ناخوشایند را ترسیم می کند. قطعا مردم بروجرد از اصرار دو دهه ای خود بر تاسیس یک دانشگاه دولتی چیزی به مراتب بیشتر و بهتر از این را منظور داشته اند. یک دانشگاه ایده آل و یا معمولی دولتی می توانست زمینه تحصیل و آموزش را در تمامی رشته های علوم انسانی، تجربی، پزشکی، کشاورزی و فنی و مهندسی برای جوانان منطقه فراهم کند و اثرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراوانی در منطقه داشته باشد. اما به نظر می رسد با تاسیس یک دانشکده کوچک علوم انسانی که تنها به چند کلاس و یک کتابخانه نیاز دارد قضیه دانشگاه دولتی بروجرد "ماستمالی" شده و دولت محترم با این کار کم درد سر، مشکل را از سر خود وا کرده است.